حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1207 تعداد دیدگاهها : 0×
از خبر تا کلاس درس: روایت یک مادر خبرنگار
۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۸
شناسه : 5121
2
گیل رسا گزارش می دهد؛ زندگی من یک سفر هیجان‌انگیز است که در آن از دنیای اخبار به کلاس درس می‌روم. در این مسیر، فرزند و همسرم همیشه به من یادآوری می‌کنند که عشق و توجه به خانواده مهم‌ترین خبر زندگی‌ام هستند.
ارسال توسط :
پ
پ

گیل رسا ؛ زندگی من داستانی است از عشق و تلاش؛ داستانی که در آن خبرنگاری، معلمی، همسرداری و بچه‌داری به هم می‌پیوندند تا تصویری زیبا از یک زندگی پرمعنا بسازند. هر روز، با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبرو می‌شوم که مرا به سمت رشد و پیشرفت هدایت می‌کنند. اما در قلب این سفر، خانواده‌ام همیشه در اولویت قرار دارند. امروز آمده ام تا زندگی خودم را روایت کنم،

 

من مائده فلاحتکار، خبرنگاری را در یک روز عادی و شاید به ظاهر بی‌اهمیت شروع کردم. در آن زمان، هیچ تصوری از چالش‌ها و سختی‌هایی که در پیش داشتم، نداشتم. اولین قدم من به عنوان یک خبرنگار، نوشتن برای یک وب‌سایت محلی بود. این کار به من این امکان را داد که با دنیای خبر و اطلاعات آشنا شوم و مهارت‌های نوشتاری‌ام را تقویت کنم.

در ابتدای کار، با مشکلات زیادی مواجه شدم. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، کمبود تجربه و دانش در زمینه خبرنگاری بود. هر روز با سوالات زیادی روبرو می‌شدم: چگونه یک خبر را بنویسم؟ چگونه با منابع ارتباط برقرار کنم؟ و چگونه می‌توانم داستان‌های جذاب بسازم؟

علاوه بر این، فشارهای زمانی نیز بر من سنگینی می‌کرد. گاهی اوقات باید اخبار را در کوتاه‌ترین زمان ممکن تهیه می‌کردم و این موضوع باعث استرس زیادی می‌شد. اما با گذشت زمان و تلاش مستمر، توانستم بر این فشارها غلبه کنم.

با گذشت زمان، فرصتی برای یادگیری از خبرنگاران با تجربه‌تر پیدا کردم. آن‌ها به من نکات ارزشمندی را آموزش دادند و به من کمک کردند تا مهارت‌های لازم را کسب کنم. همچنین، مطالعه کتاب‌ها و مقالات مرتبط با خبرنگاری به من کمک کرد تا دیدگاه بهتری نسبت به این حرفه پیدا کنم.

یکی دیگر از بخش‌های مهم مسیر من در دنیای خبرنگاری، حضور در رویدادهای خبری و مصاحبه با افراد مختلف بود. این تجربیات نه تنها به من اعتماد به نفس بیشتری داد بلکه به من آموخت که هر داستانی نیاز به دقت و توجه خاصی دارد.

امروز که به گذشته نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که تمام سختی‌ها و مشقت‌هایی که کشیدم، ارزشش را داشت. هر چالش، فرصتی برای یادگیری و رشد بود. من اکنون به عنوان یک خبرنگار مستقل فعالیت می‌کنم و هر روز برای کشف داستان‌های جدید و انتقال آن‌ها به مخاطبانم تلاش می‌کنم. این مسیر هنوز ادامه دارد و من مشتاقانه منتظر آینده‌ای روشن‌تر هستم.

مسیر خبرنگاری پر از لحظات خاص و تجربه‌های فراموش‌نشدنی است که هر کدام به نوعی بر رشد و پیشرفت من تأثیر گذاشته‌اند. در ادامه، به چند مورد از این تجربیات به یادماندنی اشاره می‌کنم.

۱. اولین مصاحبه

یکی از به یادماندنی‌ترین لحظات من، انجام اولین مصاحبه‌ام بود. با وجود استرس و اضطراب، وقتی که در نهایت توانستم با یک دختر جوان ورزشکار صحبت و داستانش را روایت کنم، احساس کردم که واقعاً در حال انجام کاری ارزشمند هستم. این تجربه به من آموخت که چگونه باید سوالات درست بپرسم و از طرف دیگر، اهمیت گوش دادن فعال را درک کردم.

۲. پوشش یک رویداد بزرگ

پوشش یک رویداد بزرگ خبری، با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تجربه‌ای فراموش‌نشدنی بود. در این رویداد نه تنها با افراد مختلف آشنا شدم، بلکه توانستم از نزدیک شاهد اتفاقات مهمی باشم که بر جامعه تأثیر می‌گذارند. این تجربیات به من کمک کردند تا اهمیت خبرنگاری را در ایجاد آگاهی عمومی بهتر درک کنم.

۳. نوشتن یک مقاله تأثیرگذار

نوشتن یک مقاله تحقیقی درباره یک موضوع اجتماعی حساس، یکی دیگر از تجربیات به یادماندنی من بود. وقتی که مقاله‌ام منتشر شد و بازخوردهای مثبت از خوانندگان دریافت کردم، حس کردم که توانسته‌ام صدای افرادی باشم که معمولاً شنیده نمی‌شوند. این تجربه نه تنها اعتماد به نفس من را افزایش داد بلکه انگیزه‌ام را برای ادامه کار دوچندان کرد.

۴. مواجهه با چالش‌ها

در طول مسیر، با چالش‌های زیادی روبرو شدم، مانند عدم دسترسی به منابع معتبر یا فشارهای سیاسی و اجتماعی. اما هر بار که با این چالش‌ها مواجه شدم و توانستم بر آن‌ها غلبه کنم، احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. این تجربیات به من آموختند که خبرنگاری تنها یک شغل نیست، بلکه یک مسئولیت بزرگ است.

۵. ارتباط با مخاطبان

برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق شبکه‌های اجتماعی و دریافت نظرات آن‌ها درباره کارم نیز یکی دیگر از تجربیات ارزشمند بود. این ارتباطات نه تنها باعث ایجاد انگیزه در من شد بلکه به من کمک کرد تا بفهمم داستان‌هایی که روایت می‌کنم چقدر می‌توانند بر زندگی افراد تأثیر بگذارند.

با گذشت زمان، در مسیر خبرنگاری به تسلط بیشتری بر نوشتن اخبار دست یافتم. این تسلط نتیجه سال‌ها تلاش و تجربه در زمینه‌های مختلف خبرنگاری بود که به من کمک کرد تا مهارت‌های خود را بهبود بخشم و به یک خبرنگار حرفه‌ای تبدیل شوم.

شش سال در رسانه‌های راهیان نور

من به مدت ۶ سال به عنوان خبرنگار رسانه‌ای در پروژه‌های راهیان نور در جنوب کشور فعالیت کردم. این تجربه نه تنها به من امکان پوشش رویدادهای مهم را داد، بلکه باعث شد با تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس کشورم بیشتر آشنا شوم و مدال خادم الشهدایی را بر سینه بچسبانم، در این مدت، توانستم با خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای دیگر ارتباط برقرار کنم و از تجربیات آن‌ها بهره‌مند شوم.

خبرنگار ملی راهیان نور

پس از این شش سال، به عنوان خبرنگار ملی راهیان نور انتخاب شدم و به مدت ۲ سال در این سمت در منطقه عملیاتی شلمچه فعالیت داشتم. این مسئولیت به من این فرصت را داد که نه تنها در سطح محلی بلکه در سطح ملی نیز صدای افرادی باشم که داستان‌هایشان ارزش شنیده شدن دارد. این تجربه به من آموخت که چگونه می‌توانم اخبار را با دقت و حساسیت بیشتری تهیه کنم.

پوشش راهپیمایی اربعین

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها و تجربیات من، پوشش راهپیمایی عظیم اربعین بود که به مدت ۷ سال بر عهده داشتم. این رویداد نه تنها یک مراسم مذهبی بلکه یک حرکت اجتماعی بزرگ است که هر ساله میلیون‌ها نفر را گرد هم می‌آورد. از میان این ۷ سال، ۲ سال آن را با فرزند کوچکم گذراندم؛ زمانی که او ۷ ماهه بود و بار دیگر وقتی ۱۸ ماهه شد. این تجربه برای من بسیار خاص بود زیرا توانستم همزمان با مادر بودن، نقش خبرنگاری خود را نیز ایفا کنم.

راه اندازی کمپین سه شنبه های مهدوی

در سال 96 که شهید بابک نوری به شهادت رسید، من و یکی از دوستانم تصمیم گرفتیم کمپین سه‌شنبه‌های مهدوی را در منطقه ضیابر راه‌اندازی کنیم. این کمپین به عنوان یکی از اولین ابتکارات در استان گیلان شکل گرفت و همچنان ادامه دارد.

هدف اصلی این کمپین، یادآوری امام زمان (عج) به مردم و ایجاد حس همدلی و کمک به نیازمندان بود. در این راستا، علاوه بر توزیع نذری‌ها، اقدام به شناسایی و کمک به نیازمندان نیز کردیم.

در این کمپین، سبدهای کالا شامل اقلام ضروری مانند مرغ، روغن، حبوبات و دیگر مواد غذایی بین نیازمندان توزیع می‌شود. این فعالیت‌ها به ویژه در مناسبت‌های مذهبی و ملی، مانند لیالی قدر و شب یلدا، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

در سال ۱۳۹۹، من به عنوان مدیر بسیج رسانه شهرستان صومعه‌سرا انتخاب شدم. این مسئولیت برای من فرصتی بود تا بتوانم به‌طور مؤثری در عرصه رسانه فعالیت کنم و به ارتقاء سطح آگاهی عمومی بپردازم.

در کمتر از ۵ ماه از آغاز فعالیت‌های خود، توانستم مقام برتر مدیران بسیج رسانه شهرستان های استان گیلان را کسب کنم. این موفقیت نه تنها نتیجه تلاش‌های شخصی من، بلکه حاصل همکاری نزدیک با خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای دیگر در شهرستان بود.

فعالیت‌های کلیدی

در این مدت، برنامه‌ها و فعالیت‌های متنوعی را اجرا کردیم که شامل:

  • برگزاری نشست‌های خبری با مسئولین محلی و کشوری
  • آموزش خبرنگاران جوان و ارتقاء مهارت‌های آن‌ها
  • توسعه کمپین‌های اجتماعی با هدف کمک به نیازمندان و ترویج فرهنگ همدلی

این تجربیات به من کمک کردند تا نه تنها در زمینه مدیریت، بلکه در زمینه ایجاد ارتباطات مؤثر با جامعه نیز پیشرفت کنم.

در طول دوران فعالیت حرفه‌ای‌ام، در جشنواره‌های مختلف رسانه‌ای اعم از استانی و کشوری شرکت کرده‌ام و توانسته‌ام مقام‌های اول تا سوم را کسب کنم. این موفقیت‌ها نه تنها نشان‌دهنده تلاش و پشتکار من بودند، بلکه باعث خرسندی و انگیزه بیشتر برای ادامه کارم شدند.

در جشنواره‌های استانی، توانستم با آثارم در زمینه‌های مختلف خبرنگاری، از جمله گزارش‌نویسی، مصاحبه و عکاسی، توجه داوران را جلب کنم. این جوایز به من کمک کردند تا اعتبار بیشتری در میان همکارانم پیدا کنم و شبکه ارتباطی‌ام را گسترش دهم.

شرکت در جشنواره‌ کشوری نیز تجربه‌ای منحصر به فرد بود. این رویداد به من این فرصت را داد که با خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای از سرتاسر کشور آشنا شوم و از تجربیات آن‌ها بهره‌مند شوم. کسب مقام در این جشنواره‌ نه تنها برای من یک افتخار بود بلکه به من یادآوری کرد که تلاش و پشتکار همیشه نتیجه می‌دهد.

تأثیرات بر انگیزه شخصی

این موفقیت‌ها باعث شدند تا انگیزه و اشتیاق من برای ادامه فعالیت در عرصه رسانه دوچندان شود. هر جایزه، نه تنها یک نشانه از موفقیت، بلکه یک مسئولیت بزرگتر برای خدمت به جامعه و انتقال صدای مردم به مسئولین بود.

اگرچه خبرنگاری برای من یک عشق عمیق و پایدار است، اما به عنوان یک شغل نمی‌توانستم تنها به آن تکیه کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم در کنار خبرنگاری، یک شغل دیگر که آرزوی کودکی‌ام بود را دنبال کنم.

تلاش برای ورود به آموزش و پرورش

برای رسیدن به این هدف، نشستم و به طور جدی درس خواندم تا در آزمون آموزش و پرورش قبول شوم. با تلاش و پشتکار، موفق شدم و اکنون به مدت دو سال است که به عنوان معلم استثنایی مشغول به کار هستم. این تجربه نه تنها برای من یک چالش جدید بود بلکه فرصتی برای خدمت به جامعه و کمک به دانش‌آموزان نیازمند فراهم کرد.

تأثیرات مثبت تدریس

از اینکه می‌توانم به دانش‌آموزان نیازمند کمک کنم، خیر و برکات زیادی را در زندگی‌ام دیده‌ام. هر روز که در کلاس درس حاضر می‌شوم، با چالش‌ها و موفقیت‌های جدیدی روبرو می‌شوم که باعث می‌شود احساس رضایت عمیقی داشته باشم. این کار نه تنها به من احساس مفید بودن می‌دهد بلکه باعث می‌شود که با دنیای جدیدی از انسانیت و همدلی آشنا شوم.

بهره‌گیری از ارتباطات خبرنگاری

سعی کرده‌ام از ارتباطات خبرنگاری‌ام برای کمک به مدرسه و دانش‌آموزان بهره ببرم. با استفاده از شبکه‌های ارتباطی‌ام، توانستم منابع مالی و حمایتی را برای پروژه‌های آموزشی جمع‌آوری کنم و همچنین آگاهی عمومی را درباره نیازهای دانش‌آموزان استثنایی افزایش دهم.

ترکیب عشق به خبرنگاری و تدریس برای من یک مسیر فوق‌العاده بوده است. این دو حرفه نه تنها مکمل یکدیگر هستند بلکه هر کدام به نوعی مرا در خدمت به جامعه یاری می‌دهند. امیدوارم بتوانم در آینده نیز با ادامه این مسیر، تأثیر مثبتی بر زندگی دیگران بگذارم.

در دنیای پرمشغله خبرنگاری و تدریس، همواره سعی کرده‌ام که به بچه‌داری، همسرداری و خانه‌داری نیز توجه ویژه‌ای داشته باشم. با وجود دو شغل، اولویت اصلی من همیشه فرزند و همسرم بوده‌اند.

من به خوبی می‌دانم که موفقیت در کار به تنهایی کافی نیست و خوشبختی واقعی در کنار خانواده به دست می‌آید. بنابراین، هر روز تلاش می‌کنم تا برای فرزندم و همسرم بهترین‌ها را فراهم کنم. این شامل وقت گذاشتن برای بازی، یادگیری و همچنین ایجاد فضایی امن و محبت‌آمیز در خانه است.

برای اینکه بتوانم به همه این مسئولیت‌ها رسیدگی کنم، مدیریت زمان برای من یک اصل کلیدی بوده است. برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اولویت‌ها به من کمک کرده تا نه تنها در کارم موفق باشم بلکه بتوانم لحظات باکیفیتی را با خانواده‌ام سپری کنم.

من همیشه سعی کرده‌ام که هیچ چیزی برای خانواده‌ام کم نگذارم. چه از نظر عاطفی و چه از نظر مادی، تلاش می‌کنم تا آن‌ها احساس کنند که در مرکز زندگی من قرار دارند. این رویکرد نه تنها به تقویت روابط خانوادگی کمک کرده بلکه باعث شده تا فرزندم نیز در محیطی پر از عشق و حمایت بزرگ شود.

در نهایت، ترکیب حرفه و خانواده برای من یک چالش شیرین است. عشق به کار و خانواده هر دو بخشی از هویت من هستند و من با اشتیاق به آینده نگاه می‌کنم، جایی که می‌توانم همچنان به عنوان یک خبرنگار، معلم، همسر و والد موفق عمل کنم. این مسیر نه تنها برای من بلکه برای خانواده‌ام نیز پر از یادگیری و رشد خواهد بود.

سفر من در دنیای خبرنگاری و تدریس، داستانی از عشق، تلاش و خدمت به جامعه است. خبرنگاری به من آموخت که چگونه صدای مردم را به گوش مسئولان برسانم و حقیقت را با دقت و حساسیت روایت کنم. در کنار آن، معلمی فرصتی برای شکل‌دهی به آینده نسل‌های آینده و کمک به دانش‌آموزان نیازمند فراهم کرد. این دو حرفه، هر کدام با چالش‌ها و زیبایی‌های خاص خود، به من یادآوری می‌کنند که زندگی تنها در یک مسیر محدود نمی‌شود. هر روز فرصتی است برای یادگیری، رشد و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی دیگران. من به این باور رسیده‌ام که عشق به کار، چه در خبرنگاری و چه در تدریس، می‌تواند دنیای ما را زیباتر کند. با بهره‌گیری از تجربیاتم و ارتباطاتم، امیدوارم بتوانم همچنان در خدمت جامعه باشم و صدای نیازمندان را به گوش دیگران برسانم. این سفر هنوز ادامه دارد و من با اشتیاق به آینده نگاه می‌کنم، جایی که هر روز می‌تواند فرصتی جدید برای ایجاد تغییر باشد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.